کارشناسان مدرسه نقد در نشستی به بررسی کمدی‌های معنادار و فرهنگ‌سازی در سینما پرداختند

«فسیل» تا «هتل»: نگاهی به موفقیت‌های سینمای کمدی ایران 

در ادامه جلسات نقد و بررسی سینمای ایران و جهان که در دفتر روزنامه جام‌جم با حضور بهزاد زهرایی (مدرس و منتقد سینما)، امیر‌محمد خسروجردی (تولیدکننده مولتی‌مدیا)، نگار زهرایی (دانشجوی کارگردانی سینما) و شراره قبادی (فعال رسانه‌ای حوزه سینما) برگزار شد، کارشناسان و هنرجویان مدرسه نقد به بررسی فیلم‌های کمدی ایرانی پرداختند. این ژانر با استفاده از طنز و شوخی، نه فقط مخاطبان را سرگرم می‌کند، بلکه می‌تواند به مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز بپردازد. در فرهنگ ایرانی، شوخی و کمدی نقش مهمی در کاهش تنش‌های روزمره و ایجاد فضایی شاد و مفرح دارد. با این حال در سال‌های اخیر شاهد نفوذ هجو و شوخی‌های نامناسب در سینمای کمدی بوده‌ایم که گاه به ابتذال و سطحی‌نگری منجر شده است.
در ادامه جلسات نقد و بررسی سینمای ایران و جهان که در دفتر روزنامه جام‌جم با حضور بهزاد زهرایی (مدرس و منتقد سینما)، امیر‌محمد خسروجردی (تولیدکننده مولتی‌مدیا)، نگار زهرایی (دانشجوی کارگردانی سینما) و شراره قبادی (فعال رسانه‌ای حوزه سینما) برگزار شد، کارشناسان و هنرجویان مدرسه نقد به بررسی فیلم‌های کمدی ایرانی پرداختند. این ژانر با استفاده از طنز و شوخی، نه فقط مخاطبان را سرگرم می‌کند، بلکه می‌تواند به مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز بپردازد. در فرهنگ ایرانی، شوخی و کمدی نقش مهمی در کاهش تنش‌های روزمره و ایجاد فضایی شاد و مفرح دارد. با این حال در سال‌های اخیر شاهد نفوذ هجو و شوخی‌های نامناسب در سینمای کمدی بوده‌ایم که گاه به ابتذال و سطحی‌نگری منجر شده است.
کد خبر: ۱۴۹۳۸۹۲

فیلم‌هایی مانند فسیل و هتل با وجود تفاوت‌های آشکار، توانستند با اقبال گسترده مخاطبان روبه‌رو شوند. فسیل با ترکیب طنز و نوستالژی، خاطرات گذشته را زنده کرد و با پرداختن به موضوعاتی مانند تغییرات اجتماعی و سیاسی، توجه مخاطبان را جلب کرد. از سوی دیگر هتل با تکیه بر کمدی موقعیت و شوخی‌های ساده‌لوحانه، توانست بخشی از مخاطبان عام را به خود جذب کند. هر دو فیلم، با وجود نقاط قوت و ضعف، نشان‌دهنده این است که سینمای کمدی ایران می‌تواند با درک درست از نیاز‌ها و علایق مخاطبان به موفقیت دست یابد. این موفقیت‌ها بیانگر آن است که مخاطبان به‌دنبال ترکیبی از سرگرمی و محتوای قابل‌تأمل هستند، هرچند گاه این محتوا سطحی و نامناسب باشد.

بهزاد زهرایی: به نام خدا. با جلسه ششم نقد و بررسی سینمای ایران و جهان در خدمت شما هستیم. امروز قصد داریم درباره سینمای کمدی به‌ویژه سینمای کمدی متأخر ایران صحبت کرده و نمونه‌هایی را بررسی کنیم که به‌عنوان کمدی‌های خوب و قابل‌قبول شناخته می‌شود. همچنین به دو نمونه متأخر اشاره خواهیم کرد که نقاط قوت و ضعف خود را دارند. 

در ابتدا باید تأکید کنم که ژانر کمدی از الزامات سینمای هر کشور است. در سراسر جهان هیچ کشوری را نمی‌توان یافت که فاقد ژانر کمدی باشد یا مردمانش تمایلی به دیدن فیلم‌های کمدی نداشته باشند، چه فیلم‌های خارجی و چه تولیدات داخلی. کمدی کارکرد‌های متعددی دارد که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت.

شراره قبادی: کمدی از ابتدا یکی از پایه‌های اصلی سینما بود و با استقبال گسترده مردم مواجه شد. در دوران صامت و ناطق، این ژانر علاوه بر خنداندن، به مسائل اجتماعی می‌پرداخت و مشکلات فردی و اجتماعی را با نگاهی نو بررسی می‌کرد. فیلم‌های چارلی چاپلین نمونه‌ای از این رویکرد بودند. با ورود صدا به سینما، شوخی‌های کلامی نیز رواج یافت و کمدی به ابزاری برای فرهنگ‌سازی و نقد مسائل منفی جامعه تبدیل شد. امروزه، اما کمدی‌ها کمتر این ویژگی‌ها را دارند. بیشتر کمدی‌های معاصر نه فقط فرهنگ‌سازی مثبت انجام نمی‌دهند، بلکه اغلب بدآموزی دارند و چیز‌های منفی به مخاطب منتقل می‌کنند، در حالی‌که می‌توان از کمدی برای آموزش و بهبود جامعه استفاده کرد.

نگار زهرایی: ژانر کمدی ریشه در تئاتر یونان باستان دارد و حدود پنج قرن قبل از میلاد، همزمان با تراژدی‌ها اجرا می‌شد. هدف آن کاهش فضای سنگین تراژدی و سرگرم کردن مردم بود. کمدی‌های یونانی علاوه بر خنداندن، به مسائل اجتماعی، سیاسی و اخلاقی نیز می‌پرداختند، اما در روم و بعد‌ها در کمدی‌های «فارس»، این ژانر صرفا برای خنداندن و بدون پیام اخلاقی یا اجتماعی اجرا می‌شد. کمدی فارس، که به «کمدی سطح پایین» معروف بود، بعد‌ها به سینما راه یافت و به یکی از زیرژانر‌های کمدی تبدیل شد. سینما پس از برادران لومیر، با ژانر کمدی رونق گرفت. فیلم‌هایی مانند «باغبان آب‌پاشی شده» که نمونه‌ای از کمدی اسلپ‌استیک بود، آغازگر این راه بودند. بعد‌ها آثار چارلی چاپلین و دیگر بزرگان این عرصه، کمدی را به ژانری محبوب و تأثیرگذار در سینما تبدیل کرد.

به نظر من یک کمدی خوب باید در لایه‌های زیرین خود پیامی را منتقل کرده، مشکلات را بیان کند و راه‌حلی ارائه دهد. البته هر کمدی بدون پیام لزوما بد نیست و می‌تواند از نظر محتوایی و سینمایی موفق باشد. متأسفانه در سینمای ایران، در دهه اخیر، کمدی‌های باکیفیت و پیام‌دار بسیار اندک بوده‌اند.

امیر‌محمد خسروجردی: سینمای کمدی ایران پس از انقلاب، به‌ویژه بعد از جنگ، وارد مرحله‌ای جدید شد و به موضوعاتی پرداخت که تا امروز مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته‌اند. فیلمفارسی برای مدتی متوقف شد، اما دوباره با سرمایه‌گذاری تهیه‌کنندگان و استقبال مخاطبان احیا شد. هرچند فیلمفارسی همواره وجود داشته، اما از مقطعی به بعد کمدی‌های معنادار وارد سینما شدند و به این ژانر به‌روزرسانی بخشیدند. 

پیش از این کمدی‌های ایرانی اغلب تقلیدی از سینمای هند بودند و داستان‌هایی سرگرم‌کننده، اما فاقد ارزش‌های هنری یا محتوایی ارائه می‌دادند. این فیلم‌ها بیشتر به لودگی نزدیک می‌شدند و مخاطب صرفا برای خندیدن به تماشای آن‌ها می‌رفت، اما با اکران آثاری مانند «سن پترزبورگ»، خط جدیدی در سینمای کمدی ایجاد شد که به کمدی‌های معنادار معروف است و توانست حال و هوای تازه‌ای به این ژانر ببخشد.

انواع شوخی و کمدی در فرهنگ ایرانی

بهزاد زهرایی: به‌طور خلاصه، در فرهنگ ایرانی گونه‌هایی از شوخی و کمدی وجود دارد. نخست، طنز است؛ زمانی که مطلبی را با شوخی، مطایبه، لطیفه یا نکته‌ای ظریف بیان می‌کنیم و در آن جنبه‌های آموزشی یا انتقادی نهفته است. دوم، شوخی‌های ساده و بی‌هدف است که صرفا برای خنداندن و شادکردن مخاطب بیان می‌شود، مانند جوک‌های روزمره که بدون هیچ توهین یا بی‌ادبی مطرح می‌شوند که هجو نام دارند. سوم، هزل است که معمولا تابوشکنانه و همراه با بی‌ادبی یا بی‌شرمی بیان و موجب خنده می‌شود. باید توجه داشت که هزل نیز اگر در جای خود به‌درستی استفاده شود، می‌تواند تأثیرگذار باشد. مثل برخی ابیات مولوی که ظاهرا هزل‌گونه به نظر می‌رسند، ولی در جان خود حاوی نکات اخلاقی بسیار عمیقی هستند.

نگار زهرایی: به نظر من، فیلمسازان هستند که سلیقه مخاطب را شکل می‌دهند. اگر ما فیلم‌های خوب به مخاطب نشان دهیم، دیگر فیلم‌هایی که حاوی ابتذال، طعنه‌های جنسی یا شوخی‌های زشت هستند، مورد استقبال قرار نمی‌گیرند و مخاطب خودش آن‌ها را پس می‌زند؛ اما وقتی در میان حجم انبوه فیلم‌های کمدی که در طول یک‌سال تولید می‌شوند، به زور یکی یا دو فیلم خوب وجود دارد، طبیعی است که مخاطب به سمت آن‌ها کشیده می‌شود.

خسروجردی: پیش از دوره‌ای که کمدی‌های معنادار رونق گرفتند، آثاری مانند «لیلی با من است» و «مارمولک» توسط کارگردان‌های خاصی ساخته می‌شدند و عموم فیلمسازان توانایی ساخت چنین آثاری را نداشتند. حتی اگر ساخته می‌شدند، در میان عامه مردم چندان مورد استقبال قرار نمی‌گرفتند، یا توزیع آن‌ها دشوار بود. از دوره اصلاحات، فیلم‌هایی با موضوعاتی مانند جنگ یا مذهب شوخی کردند، اما کمدی‌های معنادار به‌طور جدی از زمان فیلم «سن‌پترزبورگ» آغاز شدند و هرچند محدود، ادامه یافتند.

امروزه سهم کمدی‌های معنادار در مقایسه با کمدی‌های صرفا سرگرم‌کننده کمتر از ۳۰ درصد است. در پنج سال گذشته، از حدود صد فیلم کمدی اکران‌شده، تنها ۱۰ ــ ۹ اثر را می‌توان کمدی‌های معنادار دانست. این آمار نشان‌دهنده ضعف در تولید کمدی‌های بامحتواست. در بسیاری از این فیلم‌ها، رقص و آواز جایگزین محتوای عمیق شده‌اند و تنها حدود ۵درصد آن‌ها مضامین معنادار دارند.

قبادی: کمدی‌های امروزی با بهانه پرداختن به مسائل اجتماعی، دچار سیاه‌نمایی شده‌اند و خنده‌ای که ایجاد می‌کنند، بیشتر تلخ است تا شاد. این فیلم‌ها در نمایش مشکلات غرق شده‌اند و جنبه سرگرمی را به‌درستی رعایت نمی‌کنند. مشکل دیگر، استفاده از شوخی‌های سخیف و مبتذل است که با توجیه عامه‌پسند بودن به کار برده می‌شوند. فیلمسازان با برچسب «عامه‌پسند» سعی می‌کنند اهداف مالی خود را پنهان کنند و سینما را به پایین‌ترین سطح تنزل داده‌اند. آن‌ها انتقادات را با این استدلال که این سلیقه مخاطب است، رد می‌کنند. اما مخاطب امروز همان کسی است که زمانی با فیلم‌های ارزشمند مانند آثار مرحوم حاتمی می‌خندید. به نظر می‌رسد رضایت به این فیلم‌ها نه از سوی عموم مردم، بلکه از طرف عده‌ای محدود است که همواره طرفدار فیلم‌های مبتذل بوده‌اند. این مسأله نشان‌دهنده افت کیفیت سینمای کمدی است.

کارکرد‌های سینمای کمدی

بهزاد زهرایی: اکنون به کارکرد‌های سینمای کمدی می‌پردازیم. امروز در کشور ما، سینمای کمدی می‌تواند خانواده‌ها را در محیطی به‌جز خانه دور هم جمع و لحظاتی شاد و مفرح برای تمام سنین، از کودکان تا بزرگسالان، ایجاد کند. کودکان، نوجوانان و جوانان شاد می‌شوند و بزرگسالان نیز خستگی کار و فشار زندگی روزمره را از خود دور می‌کنند. اگر یک فیلم کمدی بتواند این نقش را به‌درستی ایفا کند، رسالت خود را انجام داده است. لازم نیست هر فیلم کمدی حتما پیام‌دار باشد، راهکار ارائه دهد یا به مشکلات اجتماعی بپردازد. این انتظار که سینما باید حتما به مسائل جدی بپردازد، از عوارض معیوبی است که در سال‌های اخیر به سینما تحمیل شده است. سینما در اصل یک صنعت ــ هنر است که سرگرمی از ارکان اصلی آن است، اما سرگرمی سالم و در چارچوب فرهنگ جامعه.

خسروجردی: در پنج سال اخیر، فیلم‌هایی مانند چپ و راست، پالتو شتری، جوجه‌تیغی، تمساح خونی، آریاشهر دو نفر، ملاقات با جادوگر و صبحانه با زرافه‌ها توانسته‌اند کمدی‌های معنادار ارائه دهند. هرچند تعداد این آثار محدود است، اما حضور آن‌ها در سینمای کمدی ایران امیدوارکننده به نظر می‌رسد. پیش از این نیز آثاری مانند مارموز ومسخره‌باز با خط داستانی مستقل و نگاه جدید، ظرفیت سینمای کمدی ایران را برای تولید آثار عمیق نشان دادند. 

بااین‌حال، در مقابل این تعداد محدود، حجم زیادی از کمدی‌های سطحی وجود دارد که روزبه‌روز در حال افزایش است. این روند نیاز به کنترل و نظارت دارد. از سوی دیگر، مخاطب به‌دلیل دغدغه‌های روزمره، بیشتر به‌دنبال فرار از مشکلات و خندیدن است و کمتر به دنبال فیلم‌های عمیق می‌رود. حتی در برخی فیلم‌هایی که به رقص و آواز توجه شده، خط داستانی خاصی وجود دارد که آن‌ها را متمایز می‌کند.

قبادی: معتقدم برخی از فیلم‌های کمدی امروزی، از نظر محتوا و کیفیت، کمتر از فیلمفارسی‌های دوران شاه نیستند. در واقع، این فیلم‌ها ادامه همان فیلمفارسی‌ها هستند، فقط برخی عناصر قدیمی را حذف کرده‌اند. مثلا صحنه‌های رقص هنوز وجود دارند، با این تفاوت که اگر قبلا فقط مردان می‌رقصیدند، امروز زنان نیز حرکات ریزی انجام می‌دهند.

نکته دیگر درباره ژانر کمدی این است که این ژانر با داشتن طیف گسترده مخاطبان، از کودک هفت‌ساله بگیر تا پیرمرد هفتاد‌ساله، می‌تواند برای همه اعضای خانواده فرهنگ‌سازی کند. این ژانر محدودیت سنی ندارد و این یک مزیت بزرگ است. از این طریق، می‌توانیم سبک زندگی اسلامی و ایرانی را به خانواده‌ها نشان دهیم. همچنین، می‌توانیم پیام‌های منفی‌ای را که می‌خواهیم از جامعه حذف کنیم، به راحتی از طریق فیلم به تمام اعضای خانواده انتقال دهیم، بدون نیاز به رده‌بندی سنی. این یکی از ویژگی‌های مثبت ژانر کمدی است.

نگار زهرایی: سینمای کمدی کارکرد‌های متنوع و مهمی در جامعه دارد. همان‌طور که (آقای زهرایی) گفتند این ژانر می‌تواند خانواده‌ها را دور هم جمع کند و لحظاتی شاد و مفرح برای تمام سنین، از کودکان تا بزرگسالان ایجاد کند. کودکان و نوجوانان از شوخی‌ها لذت می‌برند، در حالی که بزرگسالان از فشار‌های زندگی روزمره فاصله می‌گیرند. کمدی می‌تواند به عنوان ابزاری برای فرهنگ‌سازی عمل کند و ارزش‌های اجتماعی، اخلاقی و حتی سبک زندگی سالم را به مخاطبان انتقال دهد، یا باید بدهد. با بیان طنز و شوخی‌های هوشمندانه، می‌توان مسائل پیچیده را به‌شکلی ساده و قابل درک بیان کرد. گاهی یک شعر، یک لطیفه و یا یک فیلم طنز، کار ده‌ها کتاب و یا ساعت‌ها سخنرانی را انجام می‌دهد. 

علاوه بر این، کمدی می‌تواند به نقد اجتماعی بپردازد و مشکلات جامعه را با زبانی طنزآمیز و غیرمستقیم مطرح کند. این رویکرد باعث می‌شود مخاطبان بدون احساس فشار، با موضوعات جدی درگیر شوند. در نهایت، کمدی درست با ایجاد فضایی شاد و سرگرم‌کننده، به کاهش استرس و بهبود روحیه افراد جامعه در هر سنی کمک می‌کند و نقش مهمی در سلامت روانی جامعه ایفا می‌کند.

نفوذ هجو و شوخی‌های نامناسب به سینمای کمدی

بهزاد زهرایی: متأسفانه امروز شاهد نفوذ هجو و شوخی‌های نامناسب به سینمای کمدی هستیم. شوخی‌های جنسی، تابوشکنی‌های بی‌رویه و بی‌ادبی‌هایی که حتی ممکن است یک زن و شوهر از بیان آن‌ها شرم کنند، در برخی فیلم‌ها به نمایش درمی‌آید. برای مقابله با این مشکل، نیاز به نظارت بیشتر بر تولید فیلم‌های کمدی با محتوای سالم و هوشمندانه است. سینمای کمدی می‌تواند با حفظ جنبه‌های سرگرمی، به انتقال پیام‌های مثبت و فرهنگ‌سازی بپردازد و جایگاه واقعی خود را به عنوان یک رسانه تأثیرگذار بازیابی کند. این در حالی است که مخاطبان از سنین مختلف، از نوجوانان تا بزرگسالان، به این فیلم‌ها می‌خندند و هیچ رده سنی هم برای این فیلم‌ها در نظر گرفته نمی‌شود. این مسأله آسیب‌زاست و می‌تواند تأثیرات منفی بر فرهنگ جامعه بگذارد. در ادامه به نمونه‌های قدیمی‌تر اشاره خواهیم کرد.

قبادی: متأسفانه کمدی کشور ما آن‌قدر درگیر ابتذال، سطحی‌نگری، تمرکز بر مادیات، شوخی‌های اینستاگرامی و محتوای جنسی شده است که دیگر به مسئولیت هنری خود، یعنی تأثیرگذاری مثبت بر جامعه، توجهی نمی‌کند. تنها به فروش و منافع مادی فکر می‌کند و برای هنر خود ارزشی قائل نیست. به همین دلیل، این توجیه را مطرح می‌کند که مردم چنین آثاری را می‌پسندند. در حالی که اگر فیلم‌های خوب ارائه شوند، قطعا مردم آن‌ها را انتخاب خواهند کرد. 

نگار زهرایی: متأسفانه امروزه شاهد نفوذ هجو و شوخی‌های نامناسب در سینمای کمدی هستیم که تأثیرات منفی بر فرهنگ و جامعه می‌گذارد و این هتاکی‌ها حتی در ادبیات روزمره مردم ما هم رسوخ کرده که برای کشوری با سابقه ادبی و فرهنگی ما جای تاسف دارد. بسیاری از فیلم‌های کمدی به جای استفاده از طنز هوشمندانه و مبتنی بر موقعیت‌های خلاقانه، به شوخی‌های جنسی، تابوشکنی‌های بی‌رویه و دیالوگ‌های بی‌ادبانه روی آورده‌اند. این نوع شوخی‌ها نه‌تن‌ها ارزش هنری ندارند، بلکه ممکن است حتی برای بزرگسالان نیز ناخوشایند و شرم‌آور باشند. با این حال، این فیلم‌ها مورد استقبال برخی مخاطبان قرار می‌گیرند و به‌راحتی در دسترس تمام سنین، از نوجوانان تا بزرگسالان هستند.

این روند آسیب‌زاست، زیرا به‌جای تقویت ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی، به ترویج رفتار‌ها و گفتار‌های نامناسب دامن می‌زند. کودکان و نوجوانان که در مرحله شکل‌گیری شخصیت هستند، ممکن است این شوخی‌ها را الگو قرار دهند و در نتیجه، رفتار‌های نادرست در جامعه گسترش یابد. از سوی دیگر، این نوع کمدی‌ها مسئولیت هنری سینما را نادیده می‌گیرند و تنها به دنبال جذب مخاطب و فروش بیشتر هستند.

خسروجردی: با افزایش تعداد فیلم‌های کمدی و عادی‌شدن آن‌ها، سینمای ما در این ژانر دچار فقر و توقف جدی شد. فیلم‌ها به‌حدی از رقص، آواز و اتفاقات پیش‌پاافتاده پر شدند که جایی برای خلاقیت و موضوعات عمیق باقی نماند. این مسخره‌بازی‌ها و لودگی‌ها کیفیت کمدی را تنزل دادند. از آنجا که کمدی‌های خوب نادر شدند، فیلم‌های دیگر ژانر‌ها مانند اجتماعی و درام نیز با استقبال کمتری مواجه شدند، زیرا کمدی همیشه پرفروش‌تر بوده است.

با رشد شبکه‌های مجازی و اینترنت، افراد بدون محدودیت شروع به تولید محتوای کمدی کردند و این محتوا‌ها به سمت ابتذال کشیده شد. برای جذب مخاطب به سینما، فیلم‌ها شبیه به محتوای وایرال شبکه‌های اجتماعی شدند. در حالی که مخاطبان می‌توانند ساعت‌ها محتوای کمدی بدون محدودیت تماشا کنند، فیلم‌های کمدی ما دچار تنزل کیفیت شدند. فیلم‌های خوب یا بایکوت می‌شوند یا با استقبال کمی مواجه می‌گردند. در مقابل، کمدی‌های جنسی و وایرال جای خود را باز کرده‌اند و فیلم‌هایی با سبک خاص و پیام تازه کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند.

چرا فسیل و هتل با اقبال مخاطب روبه‌رو شدند؟

بهزاد زهرایی: به‌عنوان معلم سینما عرض می‌کنم، یکی از وظایف معلمان تبیین هنر سینما و آشنایی صحیح مردم با این هنر است. در جامعه ما، یک نگاه روشنفکرانه وجود دارد که باعث می‌شود برخی از ترس قضاوت دیگران، نتوانند بگویند فیلم کمدی خوب است یا آن را در سطح پایینی می‌دانند. در نزد این نحله در گذشته فیلمسازانی مانند تارکوفسکی، برگمان، گدار و امروزه لانتیموس و فون‌تریه و دیگرانی به‌عنوان سینماگر مهم هنری و الگو مطرح بوده‌اند، اما باید پذیرفت که کمدی نیز می‌تواند ارزش هنری داشته باشد. من خودم فیلم فسیل را شش بار دیدم: چهار بار به تنهایی، یک بار با شاگردان کلاس بازیگری و یک بار با شاگردان کلاس فیلمنامه‌نویسی. این فیلم مرا شگفت‌زده کرد، زیرا معمولا فیلم‌های کمدی را در سطح پایینی از کیفیت می‌دیدم. 

باید اذعان کنم که بار اول به دعوت و اصرار یکی از دوستان به سینما رفتم، اما تیتراژ فیلم مرا جذب کرد. طراحی آن الهام‌گرفته از مجلات موسیقی قدیمی بود و به‌خوبی اجرا شده بود. پلان افتتاحیه، فرمت ۱۶میلی‌متری، دکور و گریم همه به‌درستی انجام شده بودند. فیلمنامه نیز زنجیره‌ای منسجم از توالی حوادث داشت که با فواصل مناسب پیش می‌رفت و مخاطب را خسته یا اذیت نمی‌کرد. در ژانر کمدی، ما با تیپ‌ها سر‌و‌کار داریم، نه شخصیت‌های عمیق، و این فیلم تیپ‌ها را به‌خوبی چیده و عرضه می‌کرد.
 
دوستان به چندپاره بودن احتمالی فیلم اشاره کردند، اما من این را نقطه قوت می‌دانم. فیلم از المان‌های آشنا برای مخاطبان مختلف استفاده می‌کند و با حفظ یکپارچگی، آن‌ها را در قالب کمدی ارائه می‌دهد. سوژه فیلم نیز بدیع است؛ یک هنرمند که در یک رژیم به کما می‌رود و سال‌ها بعد در حکومتی جدید از کما بیرون می‌آید. این سوژه جذاب و داغ است و در انتها به شکلی هوشمندانه داستان دوباره لوپ می‌شود. 

فسیل یک کمدی موفق است که بدون افتادن به دام تابوشکنی یا شوخی‌های سخیف، مخاطب را می‌خنداند. عناصر سینمایی مانند ریتم تدوین، حرکت دوربین، دکوپاژ، بازی بازیگران، موسیقی، رنگ و نور همه به درستی کار می‌کنند. این فیلم نشان می‌دهد که کمدی می‌تواند هم سرگرم‌کننده باشد و هم از نظر هنری ارزشمند. 

نگار زهرایی: به نظر من، در میان کمدی‌های امروزی که اغلب با مشکلاتی همراه هستند، فسیل فیلم خوبی است؛ هرچند به پای کمدی‌های قدیمی نمی‌رسد، اما نکات مثبتی دارد. تیتراژ فیلم با فضای کلی هماهنگ و گرافیک آن به‌خوبی طراحی شده است. داستان جذاب است و مخاطب را تا انتها همراهی می‌کند. اگرچه برخی صحنه‌های خنده‌دار نیمه‌تمام به نظر می‌رسند، اما فیلم از شوخی‌های مبتذل یا دیالوگ‌های نامناسب پرهیز کرده و کمدی‌های لحظه‌ای آن واقعا خنده‌دار هستند. 

با این حال، فیلم در برخی صحنه‌ها به نقد حکومت پهلوی می‌پردازد و در صحنه‌های دیگر، با استفاده از نماد‌هایی مانند هلی‌شات‌های میدان آزادی، طعنه می‌زند. در بخش‌های مربوط به دوران پس از انقلاب نیز همین رویکرد ادامه دارد. این عدم قطعیت در موضع فیلمساز مشکل‌ساز است؛ مشخص نیست که آیا قصد نقد دارد یا می‌خواهد به سیستم موجود ارزش دهد یا از آن انتقاد کند. درواقع وسط بازی می‌کند و یکی به نعل می‌زند و یکی به میخ این ابهام تا انتهای فیلم ادامه دارد و هدف نهایی کارگردان یا شیطنتش نامشخص باقی می‌ماند. 

خسروجردی: فسیل را می‌توان یک جرقه و شانس در سینمای ایران دانست؛ اتفاقی غیرمنتظره که حتی تصورش را نمی‌کردیم. برخی معتقدند از ابتدا مشخص بود که این فیلم پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران خواهد شد، اما به نظر من این‌طور نبود. فسیل شبیه فیلمفارسی است، اما در واقع فیلمفارسی نیست. این فیلم با ترکیب طنز و ارجاعات هوشمندانه، دانه‌های کاشته‌شده در طنز را به‌خوبی نشان می‌دهد. همان‌طور که دوستان اشاره کردند، فیلم به حکومت‌های گذشته می‌پردازد و موضوعاتی شبیه به گذشته را مطرح می‌کند. فیلم‌هایی مانند نهنگ عنبر، فسیل و مطرب همگی به گذشته اشاره دارند، اما چرا مردم با یادآوری خاطرات گذشته به سینما کشیده می‌شوند؟ فسیل از این موضوع به‌خوبی استفاده کرده است. 

اشارات فیلم نیز جالب توجه است. شعری که در مدح شاه خوانده می‌شود و شعری که علیه او سروده می‌شود، بیننده را در ابهام قرار می‌دهد. مشخص نیست فیلمساز دقیقا چه موضعی دارد؛ آیا طرفدار نظام گذشته است یا به آن انتقاد می‌کند؟ حتی اشاراتی به نماد‌های کمونیستی مانند داس و چکش نیز در فیلم دیده می‌شود. یکی از دلایل اصلی فروش فسیل، همذات‌پنداری شدید با نسل‌های ۴۰ و ۵۰ بود. این نسل بخش بزرگی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهد و فیلم با هدف قرار دادن این گروه، همراه با اکران طولانی‌مدت، توانست فروش خارق العاده‌ای در سینما و نمایش خانگی داشته باشد. 

قبادی: فسیل از نظر من فیلم کاملا موفقی نبود و نقاط مثبت و منفی قابل‌توجهی داشت. فسیل در اصل داستان کمدی موقعیت و در میانه کمدی تلفیق، کمدی موقعیت و کلام است. از نقاط مثبت، افتتاحیه بسیار خوب فیلم است که با اشاره به یک برنامه نوستالژیک، قلاب مناسبی برای جذب مخاطب ایجاد می‌کند. طراحی صحنه، لباس‌ها، رنگ‌ها و اندازه قاب‌ها به‌درستی انتخاب شده‌اند و تغییرات شخصیت‌ها در هر دهه به‌خوبی نشان داده می‌شود. تدوین فیلم نیز روان و حرفه‌ای است و صحنه‌ها به شکلی منسجم به هم پیوند خورده‌اند. از این نظر، کارگردانی و فیلمسازی فیلم قابل تحسین است. 

با این حال، نقاط منفی فیلم به نظر من بسیار چشمگیر هستند. فسیل مانند یک پارچه چهل‌تکه سعی کرده همه چیز را در خود جای دهد؛ از داستان عشق دختر پولدار و پسر فقیر تا موضوعات بزن‌بکوب، ساواک، شکنجه، رقص و آواز و حتی ارجاعات به فیلم‌فارسی و فردین. این پراکندگی و تلاش برای جلب رضایت همه مخاطبان، به نظر من نقطه ضعفی بزرگ است. فیلم بیشتر بر آهنگ‌های نوستالژیک تکیه کرده و از پرداخت عمیق به داستان دور شده است.

یکی دیگر از نکات منفی، پرداخت بیش از حد به شخصیت بهرام افشاری است. قد بلند او، شوخی‌های مرتبط با ظاهرش و حتی لهجه مازنی‌اش که یادآور سریال پایتخت است، بیش از حد برجسته شده‌اند. شخصیت فرنگیس نیز به نظر من اضافه و صرفا برای ایجاد شوخی‌های ساده طراحی شده بود. داستان عشق دختر پولدار به پسری بدون پیشینه هنری، غیرمنطقی و تکراری به نظر می‌رسید. همچنین، موضوع برادر غیرتی بودن، سوژه‌ای نخ‌نما و کلیشه‌ای است که فیلم را لوس کرده بود. در کل، من شخصا از فیلم فسیل خوشم نیامد.

بهزاد زهرایی: نقاط ضعف فیلم فسیل، همان‌طور که خانم زهرایی اشاره کرد، به وسط بازی آن برمی‌گردد. فیلم سعی می‌کند همه چیز را در خود جای دهد و همه مخاطبان را راضی نگه دارد. این مخلوط و چهل‌تکه بودن تا حدی قابل قبول است، اما وقتی فیلم حرفی می‌زند و بعد آن را نقض می‌کند، به کار ایراد محتوایی وارد می‌شود. برای مثال، در صحنه‌ای با تدوین به سبک آیزن‌اشتاین، ظلم و جور شاه را نشان می‌دهد، اما در صحنه‌ای دیگر، با زوم‌بک از ساختمان‌های اکباتان و عقب کشیدن از سوراخ برج آزادی به دنیای امروز، حرف خود را نقض می‌کند. این تناقض در موضع‌گیری، بیننده را سردرگم می‌کند. همچنین، برخی شوخی‌های اینستاگرامی موجود در فیلم در ظرف زمانی خود قرار نگرفته و این مسأله باز هم نشان‌دهنده «وسط بازی» فیلم است.

موضوعاتی مانند شکنجه و شیشه نوشابه که در حوادث اخیر به عنوان شایعه مطرح شدند، در فیلم به زمان شاه نسبت داده شده که این موضوع جای تأمل دارد. برخی صحنه‌ها نیز در اینستاگرام وایرال شده بودند و مخاطبان به آن‌ها می‌خندند. جدا از درست بودن یا نبودن استفاده از چنین مواردی، به نظرم باید مسئولان سازمان سینمایی وقت به آن پاسخ دهند. فیلم در مواجهه با موضوعات مختلف، موضع مشخصی ندارد: نه مجاهد را قبول دارد و نه انقلابی، نه کمدی و نه حتی شاه‌دوست و سلطنت‌طلب. این عدم قطعیت در موضع‌گیری، فیلم را دچار نوعی شیطنت می‌کند که به نظر من چندان پسندیده نیست. با این حال، اصطلاح «وسط بازی» به خوبی توصیف‌کننده این رویکرد فیلم است. فیلم جذابیت و کشش دارد و حوادث پشت سر هم اتفاق می‌افتد، اما داستان پیام خاصی هم ندارد.

اما در مورد فیلم هتل، نقطه قوت آن بازی بازیگران است که در چارچوب ژانر کمدی عملکرد خوبی داشته‌اند. کارگردانی و تدوین نیز قابل‌قبول است. فیلم‌نامه با تعدد و پیچیدگی تو در تو، بر پایه عنصر تصادف و کمدی موقعیت شکل گرفته و در چارچوب کمدی موقعیت به خوبی عمل کرده است. اما بزرگ‌ترین نقطه ضعف فیلم، پرداختن به‌های بسیار شرم‌آور است. عبارات مستهجن، کنایات نامناسب و موضوعاتی مانند خیانت، فیلم را به سمت کمدی‌های شرم‌آور سوق داده و با این ترفند تلاش کرده مخاطب را به سینما بکشاند.

قبادی: فیلم هتل در دسته «فیلم‌های هتل‌وار» قرار می‌گیرد. در این فیلم‌ها، بازیگران به دنبال هم می‌دوند و سعی می‌کنند مچ یکدیگر را بگیرند. آن‌ها معمولا به دنبال منافع بیشتر از طریق کلاه‌برداری، دغل‌بازی و خیانت به دوستان، همسر یا اطرافیان هستند. فیلم هتل نیز ترکیبی از این موارد است. در این فیلم، مردان هوسران و چشم‌چران با رفتار‌های مبتذل و همسرانی که یا خیانت می‌کنند یا به راحتی فریب می‌خورند، دیده می‌شوند. حتی برخی خود را به نفهمی می‌زنند.

این افراد در هتل به شکل چرخه‌وار به دنبال هم می‌دوند تا دست یکدیگر را رو نکنند و کمدی‌های موقعیتی ایجاد کنند. اما بیشتر دیالوگ‌ها و حرف‌های فیلم مبتذل است و سعی می‌کند مخاطب را به زور بخنداند. خنده‌ای که از این طنز حاصل می‌شود، بیشتر توأم با شرم است تا لذت.

فیلم به شدت مبتذل و سطح‌پایین است. فیلمنامه ضعیف، شخصیت‌پردازی نادرست و روایت خطی نامنسجم دارد. تنها عنصر موجود، تصادف است. به جرات می‌توان گفت هتل یکی از بدترین فیلم‌های طنز اخیر است که متأسفانه، به دلیل عامه‌پسند بودن، فروش خوبی داشته است.

خسروجردی: فیلم هتل به دلیل همزمانی اکران با فسیل و مواجهه با آن، فروش خوبی داشت و موفق بود. اما فاصله کیفیتی بین این دو فیلم بسیار مشهود است. فسیل فیلمی است که می‌توان چندین بار دید و خسته نشد، به دلیل روند پر فراز و نشیبش. اما هتل بیشتر روی زمین کشیده می‌شود و فقط در لحظاتی که برای مخاطب علامت سؤال ایجاد می‌کند، کمی جان می‌گیرد. این فیلم فقط یک بار دیدن دارد و بعد از آن جذابیت خود را از دست می‌دهد.

من چند بار هتل را دیدم، اما نتوانستم لذتی که از فسیل گرفتم، از این فیلم تجربه کنم. هتل تکراری بود و چیز خاصی نداشت. این فیلم حتی به مفاهیم خانواده یا مفاهیم مفید نزدیک نیست و نمی‌توان از آن برداشت خوبی داشت. شوخی‌هایش نامناسب و تمرکز بیش از حد روی خیانت و دغل‌بازی دارد.

این تمرکز احتمالا به دلیل موفقیت فیلم‌های ترکی در کشور است که مورد استقبال قرار گرفتند. هتل از این موضوع استفاده و جای خالی این نوع فیلم‌ها را در سینما پر کرد. شاید شبیه به فیلمی مانند «نیش زنبور» باشد که معانی عمیقی نداشت. اما هتل بیشتر روی مشکلات خانوادگی و چالش‌های افراد تمرکز کرده است.

نگار زهرایی: فیلم هتل نقاط قوت و ضعف قابل توجهی دارد. از نقاط قوت می‌توان به بازی مناسب بازیگران و کارگردانی نسبتا روان آن اشاره کرد. فیلم با استفاده از کمدی موقعیت و عنصر تصادف، لحظاتی خنده‌دار ایجاد می‌کند که برخی مخاطبان را سرگرم می‌کند. همچنین، موفقیت تجاری فیلم نشان‌دهنده جذابیت آن برای بخشی از مخاطبان عام است.

با این حال، نقاط ضعف فیلم چشم‌گیرتر است. فیلمنامه ضعیف، پرداخت نادرست شخصیت‌ها و روایت خطی نامنسجم، داستان را بیشتر بر پایه تصادفات پیش می‌برد. شوخی‌های اغلب مبتذل و نامناسب و تمرکز بیش از حد روی موضوعاتی، چون خیانت و دغل‌بازی، فیلم را به سمت کمدی‌های سطح‌پایین سوق داده است. این موضوع باعث می‌شود فیلم جذابیت خود را پس از یک بار دیدن از دست بدهد. در کل، هتل فیلمی است که با وجود موفقیت تجاری، از نظر محتوایی و هنری ضعیف عمل کرده است.

بهزاد زهرایی: ما این دو فیلم (فسیل و هتل) را انتخاب کردیم، زیرا با وجود کنایات و عبارات نامناسب در هتل، نقاط قوتی از لحاظ ساختاری، کیفیت بازی‌ها و کارگردانی دارد. بیشتر اعتراض ما به فیلم‌هایی است که هم تابوشکن، هم بی‌ادب و ساختارشکن و هم دشمن خانواده‌اند و از نظر تولید هم کیفیت پایینی دارند. با این حال، هتل فروش خوبی داشت و به مقام دوم رسید که جایگاه آن را نمی‌توان انکار کرد.

جالب اینجاست که من هتل را چهار بار دیدم؛ از هفته اول اکران تا هفته آخر. در این مدت، فیلم سه بار اصلاحیه خورد و حدود سه تا چهار دقیقه از آن حذف شد. یعنی افرادی فیلم را می‌دیدند، مشکلات را متوجه می‌شدند و آن بخش‌ها را حذف می‌کردند. اما با این وجود، باز هم عبارات نامناسب در لابه‌لای فیلم خودنمایی می‌کرد. سوال: چرا مسئولان نظارت و ارزشیابی در نهایت متوجه نکات نامناسب فیلم نشدند؟

پاسخ: شاید این باشد که بزرگواران ارزشیابی در شناخت ارزش‌ها و شناسایی ضد ارزش‌ها با زبان سینما و سپس فرهنگ عامه و کوچه بازار و اصطلاحات نامناسب آن ناآشنا هستند: پس چه نظارتی، چه ممیزی؟!

از همه دوستان تشکر می‌کنم و امیدوارم در سینمای کمدی به فیلمنامه‌نویسانی دانا، آگاه و دردآشنا برسیم. زیرا رکن اصلی فیلمسازی، فیلمنامه‌نویسی است. تنها در این صورت است که می‌توانیم رنسانسی در سینمای کمدی ایجاد کنیم و با آثار فاخر، چه در زمینه اجتماعی و چه فانتزی، مانند: فیلم مومیایی ۳، من زمین را دوست دارم، لیلی با من است، مارمو و مهم‌تر از همه اجاره‌نشین‌ها به جایگاه خوبی دست پیدا کنیم. امیدوارم روزی برسد که بدون خجالت، با خانواده‌مان به سینما برویم و فیلم کمدی ببینیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها